درباره ی داداشم کاوه
من یه داداش دارم که چهار سالشه وتوی خونه شیطونی می کنه ولی در مهمونی شیطونی
نمی کنه. بعضی موقعه ها باهم دعوا می کنیم ولی بعضی موقعه ها نه، داداشم چند وقت پیشا
کلمه هارو اشتبا می گفت: مثلا به قورباقه می گفت قورقابهیا به شکم می گفت شیمک
وخیلی چیزا که الان یادم نیست. داداشم بعضی موقعه ها باهاله بعضی موقعه ها نه کلا
عجیب غریبه. و خیلی کارتون دوست داره و وقتی که پای کامپیوتر می شینم می گه
می خوای بازی کنی منم میگم نه تا میگم نه میزنه زیر گریه یا میگم آره میگه منم بازی کنم.
من بعضی موقعه ها از دستش عصبانی میشمبابامم می گه اگر کاوه نبود الان ما نمی خندیدیم
ما هر روز یه داستان داریم
پایان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی