پروانه.
من این تصویر را خیلی دوست دارم برای ا ین که بال زدن پروا نه مثل ورق زدن کتاب می ما ند. ...
نویسنده :
کوثر
22:09
گل رز.
عکس
تعطیلات تابستان
در یک روز آفتابی من و خانواده ام به پارک ساعی رفتیم. هوا خیلی گرم بود و من می خواستم به پیست اسکیت بروم اما پدرم نمی گذاشت چون چند سال پیش در پیست اسکیت دستم شکست ولی با اصرار من پدرم من را در همان پیست اسکیت که دستم شکست بود برد ولی این دفعه مراقب خود بودم ...
نویسنده :
کوثر
20:05
استخر
من ومامانم به استخر رفتیم. تا من را در استخر ثبت نام کند. وما رفتیم دفتر مدیر و مدیر استخر خیلی مهربان بود. و اسم مربی ما خانم نازنین احمدی است. مربی ما هم مثل مدیر استخر مهربان است. و خیلی خوب به ما شنا کردن را یاد می دهد. من مربی ام را خیلی دوست دارم و دیروز ساعت چهار به استخر رفتیم. ومربی من به من گفت:برو توی عمیق ومن هم رفتم توی عمیق و دو باره مربی من گفت: کوثر همان حرکاتی که قبلا به تو یاد دادم انجام بده. وچندمن دقیقه بعدش مربی ام من را صدا زد و باد بازوبندم را خالی کرد. وگفت: برو تو آب و خیلی خوب تر در آب شنا می کردم. و بالا خره تعطیل شدیم و اول دوش گرفتم. مامانم رفتم مامانم لباس ...
نویسنده :
کوثر
13:59
شعر حا فظ
دل می رود زدستم صاحبدلان خدارا دردا راز پنهان خواهد شد آشکارا کشتی شکستگانیم ای باد شرط برخیز باشد که بازبینیم دیدار آشنا را ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا ای صاحب کرامت شکرانه سلامت روزی تفقدی کن درویش بی نوارا آسایش دوگیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا.
نویسنده :
کوثر
17:32